یک داستان خوب می تواند یک بازی ویدیویی را بسیار عالی به نمایش بگذارد. در اینجا چندتا از بهترین بازی های داستانی معرفی شده است.
بازی ها چیزی فراتر از یک بازی هستند. این عبارت عجیب و غریب است اما یک حقیقت انکا نشدنی است.بازی ها از سه شاخصه یعنی: جلوههای بصری، گیم پلی، و داستان برای بوجداوردن و جذب بازیکن و مخاطب استفاده میکنند.
روایت یا داستان چیزی است که نقش تعیین کننده در تمام بازی ها ایفا میکند. بازیها میتوانند داستانهایی از قهرمانان، تبهکاران و شخصیت های مختلف داشته باشند. روایتهای شگفتانگیز زیادی در دنیای گیم وجود دارد، و این فهرست تنها برخی از بهترین داستانهای بازیهای ویدیویی را نشان میدهد.
[lwptoc]
15 – بازی Portal 2
Portal 2 به ساختن گیم پلی مبتکرانه ساخته شده در بازی اصلی ادامه می دهد. اما آن را با یک داستان انفرادی ترکیب می کند که واقعاً روایت بازی را به سطح جدیدی می برد. جذاب ترین بخش این داستان، معرفی ربات “ویتلی” است.
بازیکن و ویتلی با صداپیشگی کمدین و بازیگر بریتانیایی، استیون مرچنت، سخت کار می کنند تا GLaDOS شیطانی را از بین ببرند. زمانی که سرانجام لحظه ای فرا می رسد که ویتلی کنترل تأسیسات را در دست بگیرد، یک چرخش داستانی عالی و درخشان رخ می دهد. و سرانجام ربات ویتلی انتقام خود را می گیرد. این یک چرخش در داستان بازی ویدیویی است که بصورت خیلی عالی در طول بازی به ان پرداخته شده است.
14 – بازی Middle-Earth: Shadow Of Mordor
گرچه نسخه Shadow Of War داستان را به شکلی خیره کننده ارائه می دهد. اما میتوان گفت Shadow Of Mordor مقدمه ای درخشان برای سری Middle-Earth برای طرفداران و مخاطبان جدید سری ارباب حلقه ها(Lord Of The Rings) بود. همچنین با بیان یک داستان کاملا منحصر به فرد، بازیکنان با Talion و Celebrimbor آشنا شدند.
جنگجوی فناناپذیر از توانایی باورنکردنی در منحرف کردن ذهن اورک ها برخوردار است و این زمین بازی را کاملاً تغییر می دهد. این روایت بهطور مؤثری با سیستم نمسیس برادران وارنر ترکیب میشود، که منجر به تجربهای از گیمپلی داستان محور میشود که برای هر بازیکنی شخصیسازی شده است. نویسندگان تمام سعی خود را انجام داده اند که هم معیارها را رعایت کنند و هم ضربهای داستانی جدید را معرفی کنند.
13- بازی The Witcher III
مجموعه Witcher ممکن است با رمانهای اصلی و اقتباس نتفلیکس به تسخیر ذهنها و قلبها ادامه دهد، اما قسمت سوم مجموعه بازیهای ویدیویی این سری، دلخراشترین، هیجانانگیزترین و توسعهیافتهترین داستان این مجموعه بسیار باورنکردنی میباشد.
ویچر در یک ماموریت کاملاً جدید حضور دارد، باوجود اینکه داستان مختصر و احساسی است، اما تمام این اتفاقات در دنیای فانتزی و جهانی باورنکردنی و پرجزئیات اتافق مافتد که لذت ان را چندبرابر میکند.همچنین با وجود منظره و شخصیت های سه بعدی، گم شدن در این دنیای ساختگی و باوردنکردنی بسیار کار آسانی است و به همین دلیل جزء فهرست یکی از بهترین بازی های داستانی قرار میگیرد.
12- بازی Knights Of The Old Republic
به لطف داستان سرایی مبتکرانه بازی Knights Of The Old Republic محتوایاین ژانر را کاملا تغییر داد. هر یک از انتخاب های بازیکن تاثیر مهم بر روی داستان میگذارد، و تفاوتی اساسی در داستان کلی بازی ایجاد می کند. بازیهایی قبلا این تکنیک و سبک استفاده کرده بودند،اما هیچکدام ب این صورت خوب عالی عمل نکرده بودند.
ترکیب بازی افسانه جنگ ستارگان با چنین سفارشی سازی به این معنی بود که می توان مقدار باورنکردنی از جزئیات باورپذیر را در این داستان تزریق کرد. بازی Knights Of The Old Republic عصر جدیدی را در کهکشان بسیار دور ایجاد کرد و مخاطبان را با شخصیتهای نمادینی مانند Bastila Shan و Darth Malak به خوبی آشنا کرد.
11 – بازی Ghost Of Tsushima
تعداد بسیار کمی از بازیهای ویدیویی توانستهاند فرهنگ سامورایی را با موفقیت به تصویر بکشند و آن را کاملاً در یک روایت جهان باز بگنجانند، اما این داستان مفصل و گسترده در واقع بسیار شخصی است. داستان بازی Ghost Of Tsushima آنقدر قانعکننده و جذاب بود که منجر به ساخت نسخه راهنمای داستان بازی شد تا هدف اصلی داستان بازی برای مخاطبان مشخص شود.
با بازی در نقش سامورایی جین ساکای، بازیکنان باید از ژاپن در برابر ارتش مهاجم مغول محافظت کنند، در یک مبارزه تلخ و وحشیانه که قدرت و اراده شخص را مورد ازمایش قرار میدهد. در حالی که مکانیک های گیم پلی به داستان سرایی کمک می کنند، همچنین نقاط قوت دیگر بازی شامل داستان، دیالوگ ها و اکشن بازی میباشند.
10- بازی Call Of Duty: Modern Warfare 2 (2009)
مجموعه های مختلف، به خصوص بازی ها، با گذشت سالها می توانند برای مخاطبان و گیمرها خسته کننده و تکراری شوند. بازی Call Of Duty نیز چنین بازی دنباله داری است که در طی نسخه های مختلف تغییر چندانی نمی کند. با این حال، Modern Warefare 2 به عنوان یکی از بهترین های این مجموعه محسوب میشود.
همراهی سربازان نام اشنا کاپیتان پرایس و سوپ در ماموریتی برای مقابله با ماکاروف تروریست و جنرال شپرد داستان بازی را شکل میدهند، Modern Warefare 2 مملو از لحظه های غیرقابل پیش بینی است که با بصورت پی دی پی روایت میشود، و چرخش های داستانی که بازیکنان را در حیرتگیم پلی قرار می دهد بسیار شگفت انگیز است و میتواند در لیست بهترین بازی های داستانی قرار بگیرد.
9 – بازی Arkham City (2011)
برای سالها، استودیوها در تلاش بودند تا بهترین نسخه بازی بتمن را بسازنند. استودیوها فکر می کردند که نسخه Arkham Asylum بهترین داستان و نسخه بازی بتمن است.اما در حقیقت،دنباله Arkham City ،تبدیل به یکی از بهترین روایت داستانها در میان بازیهای ویدیویی مبدل شد.
ورود بتمن به دنیای اسرارآمیز Arkham City، و تلاش برای کشف داستان هوگو استرنج داستان بازی را شکل میدهد.همچنین با ورود شخصیت جوکر و معشوقه اش هارلی کوئین به بازی ، داستان پیچیده تر و جالب تر از قبل شده و داستان همیشه در حال تغییر و غیرقابل پیش بینی Arkham City پایانی شگفت انگیز را ارائه داد که هیچ کس ان را پیش بینی نمیکرد.
8 – بازی The Wolf Among Us (2013)
قبل از تعطیل شدن استودیو Telltales Games تعدادی داستان خارقالعاده را بر اساس کمیکها، فیلمها و برنامههای تلویزیونی مانند The Wolf Among Us را ساخت که مرزها را جابجا کرد.گرگ در میان ما یک بازی در سبک ماجراجویی گرافیکی سوم شخص است. شخصیت اصلی بازی بیگبی ولف میباشد. و تقریباً این بازی در سبک هم نوع خود یعنی مردگان متحرک است که جستجو کردن، انتخاب یا برداشتن شیء و تصمیمگیریهای مختلف (که بر روی داستان اصلی تأثیر خواهد گذاشت) را شامل میشود.
اتفاقی ناگهانی باعث میشود شخصیتهای داستان از سرزمینهای افسانهای گریخته و به قلمرو انسانها بیایند، آنها نیویورک را قلمرو خود کرده و بوسیلهٔ جادو خود را به شکل انسانها درآوردند و در میان اسنان ها زندگی میکنند. در ابتدای بازی شخصیت اصلی یعنی بیگبی را نشان میدهد که در حال رفتن به خانهاش است، اما به سراغ یکی از همان شخصیتهای افسانهای یعنی جنگلبان میرود که مست شده و در حال کتک زدن یک زن است.
سپس زن را نجات میدهید و پس از طی حوادثی او و دوستانش متوجه دو قتل در بین گروهشان میشوند، بیگبی و بقیه آنها (بهمراه سفید برفی ) به دنبال سرنخی برای پیدا کردن قاتل هستند. در طول بازی بیگبی به مکانهای مختلف نیویورک (فابل تاون) میرود و با مظنونهای قتل صحبت میکند. این وظیفه بازیکن است که تشخیص دهد آنها راست میگویند یا خیر، همچنین بسیاری از تصمیمهای مهم بر عهدهٔ بازیکن میباشد. در طول بازی بیگبی با قدرت گرگینهای خود با دشمنان خود میجنگد یا از گروه خود دفاع میکند.
7 – بازی Undertale (2015)
بعضی مواقع بازی های مستقل و کوچک می توانند بهتر از بازی های سطح بالا باشند. Undertale توسط یک نفر به نام Toby Fox توسعه داده شد و به عنوان یکی از بهترین بازی های موجود در جهان می درخشد.
Undertale انسانی به نام Frisk را دنبال می کند که پس از جنگ بین انسان ها و هیولاها به دنیای زیرزمینی هیولاها می افتد. در طول بازی، بازیکنان بهعنوان فریسک برای فرار از زیرزمین تلاش میکنند، و در حین بازی یکی پس از دیگری با هیولاهای مختلف روبرو میشوند وبا انتخاب های مختلفی مواجه میشوند و باید انتخاب میکنند که آیا زمین را نجات دهند یا ان را رها کنند؟ و یا با هیولاها صلح کنند یا تمامی انها را نابود کنند؟ انتخاب با شماست 🙂
6 – بازی Heavy Rain (2010)
بسیاری از بازیکنان یک بازی را از نظر گیم پلی یا گرافیک مقایسه میکنند و ان را خوب می دانند و داستان شگفت انگیز انها را نادیه میگیرند. داستان های عمیق و گسترده ای که می تواند از دل افراد مختلف بازی هایی مانند Heavy Rain بیرون بیاد.
Heavy Rain زندگی چهار فرد مختلف را در جستجوی یک قاتل سریالی با نام مستعار “قاتل اوریگامی” تلاقی می کند، بینشی از زندگی هر فرد به دست بازیکن می دهد و به بازیکن را در داستان بازی غرق میکند. علیرغم برخی صداپیشگیهای متوسط و ضعیف، داستان بازی به خوبی میدرخشد.
5 – بازی Spider-Man (2018)
مانند بتمن، استودیوهای مخلف بارها و بارها تلاش کرده اند تا یک بازی مرد عنکبوتی عالی بسازند. در حالی که تعداد زیادیبه انجام اینکار نزدیک شده بودند، اما هیچ کدام به گرد پای بازی Spider-Man (2018) که جلوههای بصری زیبا را با داستانی تماشایی ترکیب میکرد، نرسیدند.
4 – بازی The Last Of Us (2013)
در دنیای امروز، داستانهای پسا آخرالزمانی و زامبیها در حلقه ای از داستان های تکراری میافتند و به سختی میتوان آنها را در قالبی منحصربهفرد به نمایش گذاشت. با این وجود، بازی The Last Of Us مشکلی برای گفتن یک داستان منحصر به فرد و همه جانبه نداشت.
بیست سال پس از شیوع طاعون زامبیمانند در سراسر جهان، جوئل همراه با الی، پا به یک ماجراجویی بزرگ میگذارند. درهم تنیدگی زندگی جوئل و الی، تماشای رابطه شگفت انگیز انها ، و دیدن این زوج که با تهدیدات خطرناک و ترسناک آخرالزمان مبارزه میکنند، داستان بسیار زیبایی را شکل میدهند.
3 – بازی Uncharted: A Thief’s End (2016)
هر سفری باید به پایان برسد. Uncharted: A Thief’s End دقیقاً این کار را انجام می دهد، و داستان نیتن دریک، دزد مشهور و شکارچی گنج را در کنار برادر گمشده اش نمایش میدهد. که در جستجوی طلای دزدان دریایی، آخرین کار خود را آغاز می کند.
داستان بازی به نظر سطحی می رسد، اما در واقعیت، بازی به موضوعات عمیق حرکت و رها کردن گذشته می پردازد. داستان شخصی سفر برادران دریک و ایدههایی بازی در کنار اکشنهای شگفتانگیز ارائه میکند یک ترکیب عالی و قابل قبول است. و بازی Uncharted: A Thief’s End صد درصد در لیست بهترین بازی های داستانی جای خواهد داشت.
2 – بازی God Of War (2018)
تا سال 2018، گیمرها کریتوس، خدای جنگ و یکی از خشنترین شخصیتهای بازی را بهعنوان یک خدای تشنهی خون میدیدند که برای انتقامجویی، پانتئون خدای یونان را سلاخی کرد. هیچ کس تصور نمی کرد که در وجود او یک پدر فداکار نیز وجود دارد.
داستان God Of War ساده است: پدر و پسری که در 9 قلمرو اساطیر نورس(Norse) سفر می کنند. این یک برداشت حدید و مستدل از کریتوس است که او را در جایگاه جدیدی قرار می دهد. و لحظات خونین زیادی را در کنار لحظات احساسی به نمایش میگذارد.
1 – بازی Red Dead Redemption II (2018)
همانطور که در لیست بهترین بازی های داستانی اشاره شد، نتیجه و دنباله یک بازی همیشه می تواند سطح بازی را بالا ببرد. بازی Red Dead Redemption II این سطح را کاملا به سطح جدید برد.
در سالهای پایانی غرب وحشی، بازیکنان کنترل آرتور مورگان را در دست میگیرند. او و باند ون در لیند( Van der Linde) درحال تلاش برای رسیدن به غرب رو به زوال هستند. در طول بازی، بازیکنان احساساتی را که آرتور پشت سر گذاشت، احساس میکنند. مبارزات، شادی ها، عصبانیت ها و خیانت هایی که او با انها روبرو شده را مشاهده میکنید. در پایان، گیمرها احساس میکنند خودشان بخشی از داستان هستند.